دل نوشته های مامان
شنتیای مامان! امروزبالاخره فرصتش ÷یش اومد بعضی حرفای دلمو بهت بگم. آخه گلم توهمه کارات برا مامان وبابا سورپرایز بوده.درست از وقتی فهمیدم تو عزیزم داری ذره ذره شکل می گیری.سخته برات توضیح بدم چقدر با شکوهه وقتی می فهمی کم کم داری یه نفس تازه می گیری! یهو تو اوج ناباوری فهمیدم توفرشته آسمونی داری تو وجود من شکل میگیری. یه تحول رویایی!!! حالا تو 5ماه و سومین روز زندگیتوشروع کردی ومن همچنان متحیر این لطف بزرگ خدام. واقعا عاجزم از اینکه خدا روبه خاطر این نعمت بزرگ سپاسگزار باشم.
نویسنده :
آقام
6:46